با سپری شدن چهل سال از عمر انقلاب و انواع توطئههای خرد و کلان دشمنان، هنوز هسته سخت انقلاب و ارزشهای حاصل از آن خود نمایی میکند و از سوی افکار عمومی مطالبه میشود.
با گذشت چهار دهه از حیات با برکت انقلاب اسلامی و فرازونشیبهای مختلف در طول تاریخ معاصر، وقت آن رسیده که ارزشیابی دقیقی از موقعیت فعلی ارزشهای عمومی جامعه صورت گیرد تا اولویتهای نظام و یا به عبارتی نقشه راه انقلاب در دهه پنجم روشن شود. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) همواره در دیدارهای خود بویژه در یکی دو سال اخیر، عملکرد انقلاب را در شاخصهای کلان ارزیابی و تشریح میکنند.
وجود ضعف و برخی نارساییها در کشور بر هیچکس پوشیده نیست. اما یک نقطه امید، غلبه ابر گفتمان انقلاب در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور است. در حقیقت با سپری شدن چهل سال از عمر انقلاب و انواع توطئههای خرد و کلان دشمنان، هنوز هسته سخت انقلاب و ارزشهای حاصل از آن خود نمایی میکند و از سوی افکار عمومی مطالبه میشود.
براساس یک الگوی جامع میتوان با پنج ارزش عمومی یک ارزیابی ۴۰ ساله از جمهوری اسلامی ایران، ارائه کرد. ارزشهای عمومی بهمعنای ارزشهایی است که ورای هرگونه قید و تعریفی، مطلوبیت عمومی برای آحاد مردم دارند. این پنج ارزش شامل «امنیت»، «استقلال»، «آزادی»، «عدالت» و «کارآیی اقتصادی» اند که البته معیاری بسیار سختگیرانه برای ارزیابی جمهوری اسلامی است. برای اینکه هرکدام از این ارزشها، در حکم هدف نهایی یک نظم سیاسی است و متفکران بسیاری در مورد آنها نظریه پردازی کرده اند بسیار سخت است که همه آنها را به یکباره از انقلاب و جمهوری اسلامی مطالبه کنیم.
«امنیت و استقلال» در زمره ارزشهایی هستندکه از نظر اجرا دارای مطلوبیت اجتماعی بالایی هستند و جامعه از کارنامه جمهوری اسلامی ایران در اینباره بویژه امنیت که با توجه به چالش های فراوان منطقهای از تراز نیز برخوردار شده است، رضایت بالایی دارد.همچنین عدالت و آزادی، دو ارزش و مطلوبیت اجتماعیاند که در این دوره 40 ساله در حدمناسبی ظهور و بروز داشتهاند.اهمیت این دو ارزش یعنی عدالت و آزادی در ذهنیت اجتماعی به حدی بوده که در برخی ادوار جریان های سیاسی این دو ارزش را به عنوان یک گفتمان نمایندگی می کردند.در حوزه عدالت آنگونه که رهبر فرزانه انقلاب عنوان می کنند علی رغم اینکه تفاوت معناداری با آمارهای قبل از انقلاب داریم ولی باید با اهتمام و برنامه ریزی پیشرفت بیشتری در این حوزه داشته باشیم.
برای بهبود در مساله عدالت اجتماعی یا توزیعی، مشکلاتی باید رفع و حل شود. توجه جریانهای سیاسی بدون وجود یک ساختار نظری و تئوریک از عدالت و بیشتر به صورت یک امر عرفی است. مساله دوم تقویت نهادها و ساختارهایی است که پیشبرنده و تضمینکننده عدالت اند وباید ماهیتی ضدفساد داشته باشند. سوم در سطح فردی، با الگوگیری از سنت و سیره علوی، پایبندی به عدالت و عمل به آن در همه ساختارها و کارگزاران ارتقاء پیدا کند. مساله چهارم به توانایی ما در ایجاد احساس وجود عدالت در مردم در جمهوری اسلامی ایران در همان سطحی که به آن عمل کرده ایم، برمی گردد. مثلا محرومیتزداییهایی که در این ۴۰ سال انجام شده است یا نوع پشتیبانی که از طبقات ضعیف و محروم داشته است، در ذهن مردم تصویر سازی شود.
«پیشرفت و کارآیی اقتصادی» نیز یکی از فراگیرترین ارزشها و البته مطالبات در بین جامعه است که نیاز به ترمیم اساسی دارد. نیاز به یک انقلاب اقتصادی که سازوکارهای آن در تمهیدات رهبر انقلاب و نسخه اقتصاد مقاومتی نهفته است. مهمتر اینکه کامیابی و یا ناکامی ما در این حوزه حیاتی یعنی اقتصاد اثر مستقیمی روی ارزشهای چهارگانه یاد شده دارد. به عبارتی رضایت از وضعیت استقلال، امنیت، آزادی و عدالت تابعی از رضایت جامعه در حوزه اقتصاد است. به امید اینکه با صبر انقلابی و همچنین رفع خلاهای نظری و عملی و اهتمام به اصول اقتصاد مقاومتی، شاهد یک پیشرفت چشمگیر در ارزشهای فراگیر انقلاب در دهه پنجم از حیات انقلاب باشیم. انشاالله.
ارسال نظرات